-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 25 آبانماه سال 1391 21:23
آیا شما در مقامی هستید که به حقوق مساوی اعتقاد داشته باشید؟!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 23 آبانماه سال 1391 23:46
به خودتان ببالید، قبل از اینکه دیر شود
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 23 آبانماه سال 1391 17:55
یه موقع می شه می فهمید که چیزی رو هم از دست ندادید... اینو وقتی می فهمید که اصلا دیر هم نشده
-
خلاصه هر جور خودت راحتی
دوشنبه 22 آبانماه سال 1391 19:41
نگو نه که به ت خ مم هم نیست
-
روشن گری
یکشنبه 21 آبانماه سال 1391 20:05
آنان که محیط فضل و آداب شدند، در جمع کمال هم دیگرو انگشت کردند.
-
روشن گری شناخت
یکشنبه 21 آبانماه سال 1391 20:01
همه ما در دنیای خودمان زندگی می کنیم. همه آنچه می بینیم ساخته ذهنمانست. اگر کسانی به شما بگویند "بیمار اسکیزوفرنی"، این یعنی ساخته های ذهنیتان ناهم خوانی دارند.
-
"گا" به مثابه جایی دور
چهارشنبه 17 آبانماه سال 1391 17:11
مسافرت های "گا" هوایی یا زمینی نیست. مردم در هر جا که باشند می توانند بدون هیچ معطلی و از طریق تدابیر دولت به گا بروند.
-
تعریف "مانع"
چهارشنبه 17 آبانماه سال 1391 16:58
داستان از اونجایی شروع شد که مسلما هنوز تموم نشده بوده.
-
کسی که فقط لالایی برای خودش می خواند
چهارشنبه 17 آبانماه سال 1391 16:55
تو که لالایی بلدی چرا برا ما نمی خونی
-
به خبری که اکنون به دستمان رسید
چهارشنبه 17 آبانماه سال 1391 16:51
"چه چقدر زودها که دیر نشده اند"
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 آبانماه سال 1391 16:49
"دوستان کامنت بگذارید" به مثابه یک چیزی که به تخمم!
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 17 آبانماه سال 1391 16:45
یه فاکرک کیریبکر به مثابه یک تپق
-
مثابه نه مثانه
چهارشنبه 17 آبانماه سال 1391 16:43
من به مثابه ی یک آدمی که خدا بگم چی کارش کنه
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 آبانماه سال 1391 22:37
من کوتاه می کشم. دراز کشیدن کش را پاره می کند
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 آبانماه سال 1391 22:35
وقت و نیمه وقت گوشه ای را خالی کن. برای کسی که هیچ وقت نیست.
-
از شما می پرسم
سهشنبه 16 آبانماه سال 1391 22:30
شاید براتون سوال بشه ولی برای من جواب می شه.
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 آبانماه سال 1391 22:30
جدیدا دستمو تو دماغم می کنمو به چیزای در ِ پیت فکر می کنم.